چرخاننده

لغت نامه دهخدا

چرخاننده. [ چ َ ن َن ْ دَ / دِ ] ( نف ) گرداننده. آنکه چیزی را بچرخاند. || چرخاننده اداره یا کارخانه یا دستگاهی ؛ مدیر. اداره کننده. رجوع به چرخاندن و چرخانیدن شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) کسی که چیزی را بچرخاند.

فرهنگ عمید

کسی که چیزی را بچرخاند.

فرهنگستان زبان و ادب

{rotator} [فیزیک] وسیله ای که بر سر راه موج الکترومغناطیسی قطبیده قرار می گیرد و صفحۀ قطبش آن را می چرخاند

مترادف ها

turner (اسم)
چرخنده، چرخ کار، چرخاننده، تراش کار، خراط

troller (اسم)
چرخاننده

twirler (اسم)
چرخاننده، پیچ دهنده

پیشنهاد کاربران

بپرس