چرخ کمان. [ چ َ خ ِ ک َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حلقه کمان. ( غیاث ). دور کمان : کباده ز چرخ کمان ساختی بهر گشتنی تیری انداختی.نظامی.چرخ کمان. [ چ َ ک َ ] ( اِ مرکب ) نوعی از کمان سخت. ( آنندراج ). کمان زوردار. ( ناظم الاطباء ).
چرخ کمان ؛ چرخی بود که بوسیله آن تمرین کننده تیراندازی پی در پی تیر می انداخت. ( فرهنگ فارسی معین ) .+ عکس و لینک