چرخ پیچ. [ چ َ ] ( اِ مرکب ) چرخ. حرکت دورانی. گردش بدور خود. پیچش و گردشی بسان حرکت چرخ. حرکتی چرخ مانند : برآمد برآنسان که ناسود هیچ بدان چرخ پیچان بصد چرخ پیچ.
نظامی ( از آنندراج ).
عالم هیچکس بهیچش کشت چرخ پیچان بچرخ پیچش کشت.
نظامی ( هفت پیکر ).
که چون دارم این داوری را بسیچ چگونه دهم چرخ را چرخ پیچ.