چرجی. [ ] ( ص ، اِ ) ظاهراً بنا به نوشته مؤلف تاریخ غازانی فروشنده دوره گردی بوده است که جوال ریزه و کشنیز و خرده ریزها به گردن میانداخته و میفروخته است. مؤلف مزبور نویسد: «... و چند هزار آدمی از مسلمان و جهود از پاره دوزان و چرجیان یعنی کسانی که جوال ریزه و کشنیز و خردها در گردن انداخته میفروختندی...». ( تاریخ غازانی ص 314 ).
فرهنگ فارسی
ظاهرا بنا بنوشته مولف تاریخ غازانی فروشنده دوره گردی بوده است که چوال ریزه و کشنیز و خرده ریزه ها به گردن می انداخته و می فروخته است .