لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
گویش مازنی
مترادف ها
چرت، خواب سبک، چرتی
سست، خواب الود، خواب اور، بی سر و صدا، چرتی
سست، خواب الود، خواب اور، بی سر و صدا، چرتی
سست، خواب الود، خواب اور، بی سر و صدا، چرتی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
چُرتی: [عامیانه، اصطلاح] اهل چرت زدن، ضعیف، مردنی.