چرب تر

لغت نامه دهخدا

چربتر. [ چ َ ت َ ]( ص تفضیلی ) روغندارتر. پرروغن تر. || زیادتر. ( ناظم الاطباء ). بیشتر. افزون تر : گرم وخشک و گرمیش چربتر از خشکی. ( التفهیم ، در صفت آفتاب ). خشکیش چربتر از سردی. ( التفهیم ، در صفت عطارد ). || وزین تر. ( ناظم الاطباء ). سنگین وزنتر. سنگین تر. || بهتر و راجح تر. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

۱. پرروغن تر، روغن دارتر.
۲. [مجاز] بیشتر، افزون تر.

پیشنهاد کاربران

بپرس