چَراک: شکاف ریز. تَرَک. روزن.
نمونه: نور نیمه جان از چراک چند چادر. ( کلیدر ج۸ص ۲۲۳۴ )
محمدجعفر نقوی
نمونه: نور نیمه جان از چراک چند چادر. ( کلیدر ج۸ص ۲۲۳۴ )
محمدجعفر نقوی
درز _شکاف_روزنه کوچک
پریدم و چشمم را چسباندم به چراک در
روزگار سپری شده مردم سالخورده :محمود دولت آبادی
پریدم و چشمم را چسباندم به چراک در
روزگار سپری شده مردم سالخورده :محمود دولت آبادی
در بوشهر و جنوب ایران برای هدایت اب از یک سطح بالاتر به پایین تر از طریق کانال های خاکی یا ( سلار ) سنگ هاییکه میان انها سوراخی ایجاد میکنند استفاده میشود که میتوان با پوشاندن این سوراخ ها با پارچه مسیر اب را تنظیم یا بست
چراک : شکاف یا حفره ایجاد شده در سنگ ، برای عبور آب .
زبان محلی جنوب ایران .
زبان محلی جنوب ایران .
چراک/chr�k : حد میان درز و شکاف.
مانند: چشم بر چراک در گذاشت و به آن سوی نگاه کرد.
کلیدر
محمود دولت آبادی
چاک/čak/شکاف، تراک. ( برهان قاطع )
نولدکه: آن را به لغت چکش مربوط می داند.
... [مشاهده متن کامل]
چئونگ: لغت چاک را از ریشه ی čak/čag زدن ضربه زدن مشتق دانسته اند .
فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی
محمد حسن دوست
فرهنگستان زبان و ادب فارسی
مانند: چشم بر چراک در گذاشت و به آن سوی نگاه کرد.
کلیدر
محمود دولت آبادی
چاک/čak/شکاف، تراک. ( برهان قاطع )
نولدکه: آن را به لغت چکش مربوط می داند.
... [مشاهده متن کامل]
چئونگ: لغت چاک را از ریشه ی čak/čag زدن ضربه زدن مشتق دانسته اند .
فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی
محمد حسن دوست
فرهنگستان زبان و ادب فارسی
حد میان درز و شکاف
از واژه نامه ی رمان کلیدر اثر محمود دولت آبادی
از واژه نامه ی رمان کلیدر اثر محمود دولت آبادی