چراغینه. [ چ َ / چ ِ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) شب تاب ، در لهجه مردم آذرآبادگان. ( از فرهنگ اسدی ). کرمی خرد و سبزرنگ که در شب تاریک چون چراغ میدرخشد. چراغله. چراغک. کرم شب تاب ، بزبان آذری. رجوع به شب تاب و کرم شب تاب و چراغله شود.