چراغ خاموش

لغت نامه دهخدا

چراغ خاموش. [ چ َ / چ ِ غ ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) از صفات چراغ. چراغ مضطرب و بسمل و مرده و کشته و افسرده. ( آنندراج ). رجوع به چراغ مرده شود.

فرهنگ فارسی

از صفات چراغ ٠چراغ مضطرب و بسمل و مرده و کشته و افسرده .

اصطلاحات و ضرب المثل ها

معنی اصطلاحات عامیانه و امروزی -> چراغ خاموش
مخفیانه

پیشنهاد کاربران

not intended to attract a lot of attention to an event, subject, or thing:
They want the funeral to be as low - key as possible.
a low - key military operation
lowkey
not intended to attract a lot of attention to an event, subject, or thing:
They want the funeral to be as low - key as possible.
a low - key military operation

بپرس