چخین. [ چ َ / چ ِ ]( ص ) ریم آلوده و چرکین را گویند، یعنی زخمی که چرک وریم داشته باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). ریم آلوده و چرکین و زخمی که چرک و ریم داشته باشد. ( ناظم الاطباء ). ریمگین . ( از جهانگیری ) ( شرفنامه منیری ). رجوع به چخ شود. شوخگین. ( شعوری ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) چرکین ریم آلوده . ریم آلوده و چرکین را گویند یعنی زخمی که چرک و ریم داشته باشد . یا شوخگین .
فرهنگ معین
(چَ ) (ص . ) چرکین ، چرک آلود.
فرهنگ عمید
۱. چرکین، چرک آلود، ریم آلوده. ۲. ویژگی زخمی که چرک داشته باشد.