چخه

لغت نامه دهخدا

چخه. [ چ ِ خ َ / خ ِ ] ( صوت ) صوتی برای راندن سگ. کلمه ای که در موقع راندن ودور کردن سگ بر زبان آرند. در تداول روستائیان فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه ؛ لفظی راندن سگ را. || ( اِ ) سگ در زبان اطفالی که تازه سخن گفتن آموزند. سگ در زبان اطفال دوسه ساله. رجوع به چخی شود.

فرهنگ فارسی

صوتی برای راندن سگ ٠ کلمه ای که در موقع راندن و دور کردن سگ بر زبان آرند ٠ در تداول روستائیان فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه .

گویش مازنی

/cheKhe/ لفظی برای دور کردن سگ

پیشنهاد کاربران

چخه کلمه ای تورکی است که از فعل چیخماق به معنی خارج شدن گرفته شده است وچیخ به معنی خارج شو بوده که با امدن ه و به شکل چیخه و با تاکید می باشد و به صورت چخه وارد فارسی شده و اکثرا در مورد سگ بکار می رود

بپرس