چاییدن


مترادف چاییدن: زکام شدن، سرماخوردن

معنی انگلیسی:
to catch cold, to cool, chill

لغت نامه دهخدا

چاییدن. [ دَ ] ( مص ) چایمان کردن. زکام کردن. چاهیدن. ( ناظم الاطباء ). سرما خوردن. ( ناظم الاطباء ). نزله کردن. رجوع بچایمان کردن و زکام کردن و سرما خوردن و سرد شدن شود. || سخت سرد شدن چیزی ، مانند مشروب و مواد غذایی در مجاورت یخ یا درون یخچال.

فرهنگ فارسی

سرماخوردن، ناخوش شدن ازسرماخوردگی، زکام شدن
( مصدر ) ( چایید چاید خواهد چایید-- چاییده چایش چایمان ) سرما خوردن ناخوش شدن بسبب سرما خوردگی .
چایمان کردن . زکام کردن . چاهیدن . سرما خوردن . نزله کردن .یا سخت سرد شدن چیزی مانند مشروب و مواد غذایی در مجاورت یخ یادرون یخچال

فرهنگ معین

(دَ ) (مص ل . ) سرما خوردن ، ناخوش شدن .

فرهنگ عمید

ناخوش شدن از سرماخوردگی، سرما خوردن، مبتلا به زکام شدن.

واژه نامه بختیاریکا

رِچستن

مترادف ها

cool (فعل)
ارام کردن، چاییدن، خنک کردن، سرد کردن، خنک ساختن

catch cold (فعل)
چاییدن

پیشنهاد کاربران

چاییدَم = یخ زدم - بسیار بسیار سردم شده است
منبع. عکس مسیر اشتقاق واژگان پارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

چاییدنچاییدنچاییدنچاییدن
منبع. عکس مسیر اشتقاق واژگان پارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

چاییدنچاییدنچاییدنچاییدن
دیدگاه شماره 2:
چاییدن از "چیاه" در زبان اوستایی می آید که برابر "یخ زدن" می باشد می آید. در گذشته "چاییدن" به شیوه "چاهیدن" و از همین "چیاه" آمده است.
"چایمون" ریخت "محاوره" ای "چایمان" نیست، در زبان اوستایی واژه "چایمون" بوده است که برابر "سرماخوردگی، سرما" بوده است. شاید "مون" پسوندی در زبان اوستایی بوده است.
...
[مشاهده متن کامل]

بدرود!

چاییدن
سرما خوردن، سرما خوردگی برای رفتن به جایی سرد
بن واژه ای پارسی است و بن کنونی آن "چا" است:
چا ی یدن
"یدن" در اینجا پسوند بن واژه است، "ی" برای آسانی گویش آمده است، پس "چا" بن کنونی است.
...
[مشاهده متن کامل]

گرچه بن کنونی آن می تواند "چای" هم باشد، همانند "آراییدن" که بن کنونی "آرای" نیز گرفته می شود.
بدرود!

زبان های کردی و فارسی هر دو ریشه در زبان نیاایرانی ( protoiranian ) دارند و واژگان مشابه یا مشترک آنها وام واژه نیستند.
خاک دریا شود بسوزد آب
بفسرد آفتاب و بشجاید
دقیقی
یخ کردن
چاییدن و سایه
در علم واژه شناسی چاییدن ( سرما خوردن ) هم ریشه سایه می باشد که هرکدام از ریشه هندواروپایی skot به چم تاریکی است. سایه دراوستا saya و در سانسکریت chaha که در زبان انگلیسی shadow , shadow می باشد.
در کردی گروسی چایی یعنی سرد و چاییدن یعنی سرما خوردن در واقع ریشه کردی دارد.

بپرس