چای خوری


معنی انگلیسی:
teacup, tea - cup

لغت نامه دهخدا

چای خوری. [ خوَ / خ ُ ] ( حامص مرکب ) خوردن چای. نوشیدن چای. چای آشامی. چای نوشی.، چایخوری. [ خوَ / خ ُ ] ( اِ مرکب ) اسباب چای خوری.آلات چایخوری. وسائل چایخوری. سرویس چای خوری ، که مرکب است از 6 یا 12 یا 24 پاره ظرف مخصوص چای خوردن.

فرهنگ فارسی

۱- عمل چای خوردن چای نوشیدن . ۲- ( اسم ) آنچه که بدان چای نوشند: قاشق چایخوری .
اسباب چای خوری . آلات چایخوری . وسائل چایخوری . سرویس چای خوری که مرکب است از ۶ یا ۱۲ یا ۲۴ ظرف مخصوص چای خوردن .

پیشنهاد کاربران

بپرس