چاپی

/CApi/

مترادف چاپی: چاپ شده، به طبع رسیده، مطبوع

متضاد چاپی: خطی، دست نوشته

معنی انگلیسی:
printed, designed for printing

لغت نامه دهخدا

چاپی. ( ص نسبی ) منسوب به چاپ ، چاپ شده. مطبوع. مطبوعة.مقابل خطی. مخطوط. مخطوطة: قرآن چاپی. کتاب چاپی.

فرهنگ فارسی

منسوب بچاپ چاپ شده . مطبوع . مطبوعه . مقابل خطی . مخطوط . مخلطوطه : قر آن چاپی کتاب چاپی .

دانشنامه عمومی

مترادف ها

letterpress (اسم)
منگنه مسوده کاغذهای کپیه، چاپی

printed (صفت)
مطبوع، چاپی

typographic (صفت)
چاپی، مربوط به چاپ

پیشنهاد کاربران

دو معنی دارد : ۱ . چاپ شده ، تهیه شده
۲. دروغگو ( کسی که دروغ چاپ می کند و چاپلوس است )
دست نویس - نوشته شده با دست
مساژ دادن
فشردن دست ها روی کمر بخاطر رفع خستگی

بپرس