چاپچی

/CApCi/

مترادف چاپچی: باسمه چی، چاپخانه دار، طابع، مطبعه چی، دروغ گو، شایعه ساز، شایعه پرداز، گزافه گو، لاف زن، چاچول

معنی انگلیسی:
impostor, charlatan, flattered, pressman, printer, typographer

لغت نامه دهخدا

چاپچی. ( ص مرکب ) طابع. مطبعه چی. باسمه چی. آنکه کتاب چاپ کند یا در چاپخانه کار کند. || دروغگو. گزافه گوی. اغراق گوی. لاف زن. سخن ساز. حقه باز. شارلاتان. چاچول. و رجوع به باسمه چی شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- چاپ کننده. ۲- کارگر چاپخانه .
طابع ٠ مطبعه چی ٠ باسمه چی ٠ آنکه کتاب چاپ کند یا در چاپخانه کار کند ٠ یا دروغگو ٠ گزافه گوی ٠ اغراق گوی ٠ لاف زن ٠ سخن ساز ٠ حقه باز ٠ شارلاتان ٠ چاچول ٠

فرهنگ معین

[ هند - تر. ] (ص مر. ) ۱ - چاپ کننده . ۲ - کارگر چاپ خانه .

فرهنگ عمید

۱. چاپ کننده.
۲. کارگر چاپخانه.

گویش مازنی

/chaapchi/ دروغگو – گزافه گو

مترادف ها

typographer (اسم)
چاپچی، مامور چاپخانه، مطبعه چی

پیشنهاد کاربران

بپرس