چاپوک دست

لغت نامه دهخدا

چاپوک دست. [ دَ ] ( ص مرکب ) چابکدست. ماهر. تردست. کنایه از هنرمند یا صنعتگری که در صنایع دستی مهارت و استادی به کمال دارد :
چه چاپوک دستی است بازی سگال
که در پرده داند نمودن خیال.
اسدی ( ازانجمن آرای ناصری ).

فرهنگ فارسی

ماهر تردست . کنایه از هنرمند یا صنعتگری که در صنایع دستی مهارت و استادی به کمال دارد . چابکدست .

پیشنهاد کاربران

بپرس