چو ویسه فتنه ای در شهدبوسی
چو دایه آیتی در چاپلوس.
نظامی ( خسرو و شیرین ).
بر در خرگه ، سگان ترکمان چاپلوسی کرده پیش میهمان.
مولوی.
به دلداری و چاپلوسی و فن کشیدش سوی خانه خویشتن.
سعدی ( بوستان ).
از هواداری ما و تو چو مستغنی است یارای رقیب این چاپلوسی و لوندی تا بکی ؟.
کمال خجندی.