چانگ چئو

لغت نامه دهخدا

چانگ چئو. [ چ ِ ] ( اِخ ) خان چو. نام بندری است در چین شرقی بر ساحل دریای چین ، مقابل جزیره فورموز و تقریباً بخط مستقیم پانصدهزار گز درمشرق مایل بشمال کانتون و جزء ایالت فوکین امروزی است. این بندر در عهد مغول اهمیتی بس عظیم داشته است و از لحاظ تجارت خارجی چین و رفت وآمد کشتیهای بزرگ تجارتی و مسافری مابین چین و هند و جنوب ایران و بلاد عرب یکی از مراکز عمده چین بوده است. و ابن بطوطه وقتی که از هند بچین آمده بود اولین نقطه ای از خاک چین که وی در آنجا پیاده شده همین شهر بوده است و در مراجعت از چین بهند نیز ازهمین بندر کشتی گرفته است. در عهد مغول نام این شهربتلفظ عامیانه چینیان «تسوتونگ » بوده که با حذف گاف ( حرف اخیر ) تلفظ آن بسیار نزدیک بکلمه «زیتون » عربی شنیده میشده است و بهمین جهت مؤلفین عرب و ایرانی در قرون وسطی نام این شهر را زیتون ( بهمان لفظ میوه معروف ) نوشته اند و در سفرنامه مارکوپولو نام این شهر به املای سایتون مرقوم است. ( از حواشی شدالازار بقلم مرحوم قزوینی ص 508 ).

فرهنگ فارسی

بندریست در چین شرقی واقع برساحل دریای چین مقابل جزیره فورموز دارای ۸۳۹/٠٠٠ سکنه و آن در عهد مغول اهمیت بسیار داشت است .
نام بندریست در چین شرقی بر ساحل دریای چین .

پیشنهاد کاربران

بپرس