چام
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
قرو غربیله . رفتاری از روی . یا گردونی که کاه از غله بدان جدا کنند . یا کژی . یا دانه . یا گره . یا دکمه . یا روش و طریقه . یا دره . یا زمین پست .
فرهنگ معین
گویش مازنی
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
ترجمهء شعر باید بر پایهء شناخت سراینده و سرودهایش باشد زیرا؛
۱_شاعر وسراینده آنجا که خوش بین است ( تفاءُلی ) است بدبین و تشاءُمی ترجمه نگردند
۲_آنجا که سراینده وشاعر بد بین و تشاءمی است
خوش بین و تفاءلی گردانیده نشوند.
... [مشاهده متن کامل]
چه؛
معری.
وچه؛
خیام،
و پیروان و دوستداران و گردانندگانشان.
۱_شاعر وسراینده آنجا که خوش بین است ( تفاءُلی ) است بدبین و تشاءُمی ترجمه نگردند
۲_آنجا که سراینده وشاعر بد بین و تشاءمی است
خوش بین و تفاءلی گردانیده نشوند.
... [مشاهده متن کامل]
چه؛
معری.
وچه؛
خیام،
و پیروان و دوستداران و گردانندگانشان.
ارزان نخریده ای گران نفروشی. مصرع چهارم.
نفروشی؛
مصرع و نیمبیت؛
( ارزان نخریده ای گران نفروشی ) .
است.
مصرع و نیمبیت؛
( ارزان نخریده ای گران نفروشی ) .
است.
نفروشی
از آنچه خوری و داری و می پوشی
یا آنچه به حق در طلبش می کوشی
از خون شهیدان وطن می باشد
ارزان نخریده ای گران نفروشید
شهرام
یا آنچه به حق در طلبش می کوشی
از خون شهیدان وطن می باشد
ارزان نخریده ای گران نفروشید
شهرام