چالاک پوی

لغت نامه دهخدا

چالاک پوی. ( نف مرکب ) پوینده چست و چالاک. تندرو. سریعالسیر. آنکه بتندی و چالاکی راه درنوردد :
چو بادند پنهان و چالاک پوی
چو سنگند خاموش و تسبیح گوی.
سعدی ( بوستان ).

فرهنگ فارسی

پویند. چست و چالاک . تندرو . سریع السیر . آنکه بتندی و چالاکی راه در نورد .

پیشنهاد کاربران

بپرس