چاقیدن در رپ و شعر های تتلو یعنی کردن
چاقیدن هم معنی قلیان چاق کردن میده
گاها چاییدن رو با چاقیدن اشتباه می گیریم
چاییدن یعنی سرما خوردن افتضاح یا همون کردن
همش اشکا میخواد بیاد پایین دور و برو می پام
... [مشاهده متن کامل]
همش بینی گرفته انگار روزی دو بار می چام ( عجب1 تتلو )
می چا ام به معنی سرما خوردن
من اینا رو با چشم می گ. . . م حاجی گنده تر از خودم ندیدم اصلا
من از دیشب ده تا چاقیدم تازه شده تقریبا بسم
چشم رو همه حتی رو تفریحم بستم
هر روزم جمعه تعطلیم رسما ( من3 تتلو )
می چاقم به معنی کردن
قیلونی چاق بکنی بشینی بندش گل وری رو بکن
چطوری تارف کنم که دیش نبینش گل وری رو بکن ( نا شناس لری )
چاق کردن به معنی قلیون چاق کردن
امید وارم لذت برده باشید
چاقیدن هم معنی قلیان چاق کردن میده
گاها چاییدن رو با چاقیدن اشتباه می گیریم
چاییدن یعنی سرما خوردن افتضاح یا همون کردن
همش اشکا میخواد بیاد پایین دور و برو می پام
... [مشاهده متن کامل]
همش بینی گرفته انگار روزی دو بار می چام ( عجب1 تتلو )
می چا ام به معنی سرما خوردن
من اینا رو با چشم می گ. . . م حاجی گنده تر از خودم ندیدم اصلا
من از دیشب ده تا چاقیدم تازه شده تقریبا بسم
چشم رو همه حتی رو تفریحم بستم
هر روزم جمعه تعطلیم رسما ( من3 تتلو )
می چاقم به معنی کردن
قیلونی چاق بکنی بشینی بندش گل وری رو بکن
چطوری تارف کنم که دیش نبینش گل وری رو بکن ( نا شناس لری )
چاق کردن به معنی قلیون چاق کردن
امید وارم لذت برده باشید
در استان های جنوبی به معنی قاپیدن مورد استفاده قرار میگیرد
چاقیدن با بعضی معانی قاپیدن نیز هم خوانی دارد.
چاقیدن یعنی چاق کردن قلیان و
چپق و اون یک معنی . . .
در فرهنگ عامه ما حمیدآبادیها یعنی چیزی که با سرعتی در حرکته بگیری.
مثلاً اوسا رو پی بود ، کارگچش می افتاد می گف ، بپرون می چاقم.
... [مشاهده متن کامل]
یا رو چوب بس بود می گفت ماله دم گرده بده، می پروندیم بالا و می گفتیم بچاق.
تو سنگ چاقو اون سنگی که بالا می پرندویم می باس بچاقیم.
وووووووو
پس چاقیدن یعنی جسمی در حال حرکت به طرف بالا یا پایین رو جلدی ( سریع ) بگیریم و نیفته.
چپق و اون یک معنی . . .
در فرهنگ عامه ما حمیدآبادیها یعنی چیزی که با سرعتی در حرکته بگیری.
مثلاً اوسا رو پی بود ، کارگچش می افتاد می گف ، بپرون می چاقم.
... [مشاهده متن کامل]
یا رو چوب بس بود می گفت ماله دم گرده بده، می پروندیم بالا و می گفتیم بچاق.
تو سنگ چاقو اون سنگی که بالا می پرندویم می باس بچاقیم.
وووووووو
پس چاقیدن یعنی جسمی در حال حرکت به طرف بالا یا پایین رو جلدی ( سریع ) بگیریم و نیفته.
چاقیدن در فرهنگ عامیانه ما حمیدآبادیهای رفسنجان به این معنی نیست.
ما وقتی دو آهن ربا در اثر ربایش به هم می چسبند که در اثر آن یک صدای چِق نیز ایجاد می شود "چاقیدن" می گوییم.
در بازی سنچاقو که از دو واژه سنگ و چاقو تشکیل شده نیز کلمه چاقو از همین فعل چاقیدن گرفته شده است.
... [مشاهده متن کامل]
در این بازی نیز وقتی سنگ را از روی زمین برداشته و سنگ دوم که به هوا پرتاب شده را چنگ زده و می گیریم، یک صدای چِق ایجاد می شود.
یه قل دو قل نوعی بازی سنچاقو است.
ما وقتی دو آهن ربا در اثر ربایش به هم می چسبند که در اثر آن یک صدای چِق نیز ایجاد می شود "چاقیدن" می گوییم.
در بازی سنچاقو که از دو واژه سنگ و چاقو تشکیل شده نیز کلمه چاقو از همین فعل چاقیدن گرفته شده است.
... [مشاهده متن کامل]
در این بازی نیز وقتی سنگ را از روی زمین برداشته و سنگ دوم که به هوا پرتاب شده را چنگ زده و می گیریم، یک صدای چِق ایجاد می شود.
یه قل دو قل نوعی بازی سنچاقو است.
چاق شدن/کردن ( فَربِهیدَن/قلیان چاقیدن )