چاقوکش
/CAqukeS/
مترادف چاقوکش: چاقوزن، زخم زن، شریر، باج گیر، اوباش
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
چاقو کشنده . آنکه چاقو میکشد . ولگرد . هرزه گرد . عربده جو . بدمست . باج گیر . لات . شریر . فردی از افراد اراذل و اوباش . بیکار. ولگردی که از راه ارعاب و تهدید و چاقو کشی و عربده جویی از اهل بازار و کسبه جنس یا نقدینه میطلبد و میگیرد . آنکه باندک بهانه ای چاقو میزند . بچاق چی . پیچقاق چی .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. آن که با چاقوکشی و تهدید مردم از آن ها باج بگیرد.
پیشنهاد کاربران
چاقو کلمه ای تورکی است که از فعل بیچمک به معنی بریدن گرفته شده ریشه آن بیچ بوده وقتی پسوند غو بدان اضافه می شود به شکل بیچاغو و به معنی برنده در می آید ک ب اول افتاده و چاغو شده چون در فارسی غ مثل ق تلفظ می گردد به صورت چاقو در فارسی بکار می رود و فاقد ریشه در فارسی می باشد