چاقو کشی
/CAqukeSi/
مترادف چاقو کشی: چاقوزنی، زخم زنی، شرارت، اوباشیگری، باج گیری
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
هرزگی . عربده جویی . ولگردی . باج خواهی . بچاق چی گری . پیچاق چی گری .
مترادف ها
وحشیگری، الواتی، چاقو کشی
چاقو کشی، چاقو یا شمشیر بزرگ
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید