دیکشنری
مترجم
بپرس
چاقنده
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
چاقنده. [ ق ِ دَ ] ( ترکی ، اِ ) هنگام چریدن. در وقت چریدن. در وقت چرا. ( آنندراج ) ( غیاث ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک