چاقالو

/CAqAlu/

مترادف چاقالو: بسیار چاق، فربه گوشتالو، مسمن

معنی انگلیسی:
tubby

لغت نامه دهخدا

چاقالو. ( ص مرکب ) چاق. فربه . پرگوشت. گوشتالو. چاق و چله. خپله. گرد و قنبلی. چاق و چقل.

فرهنگ فارسی

چاق . فربه . پرگوشت . گوشتالو . چاق و چله . خپله . گرد و قنبلی . چاق و چقل .
( صفت ) فربه چاق .

پیشنهاد کاربران

چاقالو کلمه ای است که پسوند آلو دارد مثل پشمالو، خواب آلو که این پسوند به معنای آلوده می باشد
یعنی چاق نبود اما آلوده به چاقی شد چاقالو
و همچنین است خواب آلو و پشمالو و. . . .
چاقالو
یک کلمه تورکی است. چون در فارسی غین و قاف نیست. و در عربی و لهجه هایش حروف گچپژ نیست
chubby

بپرس