چاق و چله کردن.[ ق ُ چ ِل ْ ل َ / ل ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) فربه کردن. پروار کردن. تنومند کردن. || معالجه کردن. مداوا کردن. شفا دادن. درمان کردن. سالم و تندرست کردن. خوب کردن. و رجوع به چاق کردن و فربه کردن شود.
فرهنگ فارسی
فربه کردن . پروار کردن . تنومند کردن . یا معالجه کردن . مداوا کردن .