چاق و چله
/CAqoCelle/
مترادف چاق و چله: گوشتالو، فربه، سالم، تندرست، قبراق، سرحال
معنی انگلیسی:
plump
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
سفت، انبوه، گل الود، چاق، کلفت، ستبر، ضخیم، تیره، غلیظ، پر پشت، چاق و چله، گرفته، ابری، زیاد، صخیم
سخت، محکم، شق، تنومند، ستبر، ضخیم، نیرومند، چاق و چله، تومند، با اسطقس، قوی بنیه
ترشرو، بی تربیت، چاق و چله، کوتوله و چاق
فربه، گوشتالو، چاق و چله
چاق، چاق و چله
چاق و چله
سرزنده، خوش، قوی، تندرست، چاق و چله
گوشتالو، چاق و چله، کوتاه و کلفت، قوز کرده
چاق و چله
چاق و چله
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
واژه چاق و چله کاملا پارسی است چون در ترکی می شود همتا واژه چاق و چله صد درصد پارسی است.
فربه از نوع مطلوب