چارگوشی. ( اِ مرکب ) هر چه چهار گوشه داشته باشد. مربع. || صراحی. ( برهان ). کنایه است از صراحی چهارپهلو. ( آنندراج ). صراحی را گویند که چهارگوشه داشته باشد. ( جهانگیری ) : چارگوشی و چارگوشه باغ گر بدست آیدت فرومگذار.
شهید ( از جهانگیری ).
|| سبویی را گویند که چهار دسته داشته باشد. ( برهان ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) صراحی و سبویی که چهار دسته داشته باشد .
فرهنگ عمید
= چهارگوشی: چارگوشی و چارگوشهٴ باغ / گر به دست آیدت فرومگذار (شهید بلخی: شاعران بی دیوان: ۳۰ ).