چارگوش
/CArguS/
مترادف چارگوش: چاربر، مربع، چهارضلعی، چهارگوشه
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
گویش مازنی
مترادف ها
محوطه، میدان، عرصه، چهار گوش، مربع، مجذور، چارگوش، توان دوم
گوشه دار، منصف، حسابی، منظم، برابر، چهار گوش، مربع، راست حسینی، جذر، چارگوش
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید