چارچار گوی

لغت نامه دهخدا

چارچارگوی. ( نف مرکب ) کنایه از هرزه و پوچ گوی. ( آنندراج ) :
ارباب سخن گرچه که پیرم دانند
از طبع جوان من سخن می رانند
خواهم که کنم فکر رباعی چندی
گو شاعر چارچارگویم خوانند.
قبول ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

کنایه از هرزه و پوچ گوی .

پیشنهاد کاربران

بپرس