چارپهلو کردن. [ پ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه است از چاق و فربه کردن. شکم انباشتن : شکم ز خوان عطای تو چارپهلو کرداگر چه بود گرفتار جوع کلبی آز.ابن یمین.حرص را گر چه بود علت جوع کلبی چارپهلو کند از خوان نوال تو شکم.ابن یمین.زود در گل می نشیند کشتی سنگین در آب چارپهلو میکنی خود را از آب و نان چرا؟صائب.