چارمیخه

/CArmixe/

مترادف چارمیخه: استوار، محکم، معتبر، چهارمیخه

لغت نامه دهخدا

چارمیخه. [ خ َ / خ ِ ] ( ص مرکب ) چهارمیخه. استوار. محکم. پابرجا. تزلزل ناپذیر.

فرهنگ فارسی

استوار . محکم . پابر جا . تزلزل ناپذیر .

پیشنهاد کاربران

بپرس