دیکشنری
مترجم
بپرس
چارمیخه
/CArmixe/
مترادف چارمیخه
: استوار، محکم، معتبر، چهارمیخه
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
چارمیخه. [ خ َ / خ ِ ] ( ص مرکب ) چهارمیخه. استوار. محکم. پابرجا. تزلزل ناپذیر.
فرهنگ فارسی
استوار . محکم . پابر جا . تزلزل ناپذیر .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها