چار و چنگول

لغت نامه دهخدا

چار و چنگول. [ رُ چ َ ] ( اِ مرکب ، اتباع ) دست ها و پاها خشک شده در حالی که جمع و خم شده باشد. با دستها و پاهای بسوی تنه گرد آمده چون مبتلا بفالجی یا از سرمازدگی مرده ای و غیره. و رجوع به چارچنگولی شود.

فرهنگ فارسی

دست ها و پا ها خشک شده در حالی که جمع و خم شده باشد . با دستها و پا های بسوی تنه گرد آمده چون مبتلا بفالجی یا از سرما زدگی مرده ای و غیره .

پیشنهاد کاربران

بپرس