چار و چدر. [ رُ چ َ دَ ] ( اِ مرکب ، اتباع ) تدبیر. ( برهان ) ( آنندراج ). چاره. ( برهان ) ( آنندراج ) : او چار به کارمن چو درکردچاروچدر از کسی نخواهم.قریعالدهر ( از آنندراج ).|| علاج. ( برهان ) ( آنندراج ).