چار ملک

لغت نامه دهخدا

چارملک. [ م َ ل َ ] ( اِخ ) چهارملک. چهار فرشته مقرب خدا.جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل :
گاهی براق چارملک را لگام گیر
گاهی به دیو هفت سری بر کند لگام.
خاقانی.

فرهنگ فارسی

چها رملک . چهار ملک مقرب خدا . جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل .

پیشنهاد کاربران

چار ملک ؛ چهار ملک مقرب. جبرئیل ، میکائیل ، اسرافیل ، عزرائیل :
چارملک در دو صبح داعی بخت تواند
باد به آیین خضر دعوتشان مستجاب.
خاقانی.
چار ملک بلبل بستان تو
هفت فلک صحن شبستان تو.
خواجوی کرمانی ( روضة الانوار چ کوهی کرمانی ص 7 ) .