چار مضراب


برابر پارسی: چار زخمه

لغت نامه دهخدا

چارمضراب. [ م ِ ] ( اِ مرکب ) اصطلاحی در موسیقی ، اصطلاحی در نواختن آهنگ موسیقی. نوعی از آهنگ موسیقی که نوازنده سازدر دستگاههای مختلف آواز مینوازد تا آوازخوان برای خواندن مهیا شود. گونه ای از زدن که زننده خواننده رابرای خواندن مهیا سازد. و رجوع به چهارمضراب شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) اصطلاحی است در نواختن آهنگ موسیقی نوعی از آهنگ موسیقی که نوازند. ساز در دستگاههای مختلف آواز مینوازد تا آوازه خوان برای خواندن مهیا شود گونه ای از زدن که زننده خواننده را برای خواندن مهیا سازد .
اصطلاحی در موسیقی اصطلاحی در نواختن آهنگ موسیقی . نوعی از آهنگ موسیقی که نوازند. ساز در دستگاه های مختلف آواز مینوازد تا آواز خوان برای خواندن مهیا شود .

پیشنهاد کاربران

بپرس