چار خایه

لغت نامه دهخدا

چارخایه. [ ی َ / ی ِ ] ( ص مرکب ) شجاع و جنگجوی. ( ناظم الاطباء ). || کسی که مایل به زنان باشد. ( ناظم الاطباء ). || کنایه از مفسد و محیل. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

شجاع و جنگجوی . یا کسیکه مایل به زنان باشد . یا کنایه از مفسد و محیل .

پیشنهاد کاربران

رجوع به چهار خایه شود که کنایه به مرد مابون که قوای جنسی زنانه دارند
مناز به خایه ها که ضیاف خایه بی باک است
مدام دوخایه دران زیرخایه های نمناک است
زبس دست فاعلان خویش داده ای قضیبت را