چار تخمه

لغت نامه دهخدا

چارتخمه. [ ت ُ / م َ/ م ِ ] ( اِ مرکب ) چارتخم ( قدومه و بارهنگ و بهدانه و سپستان ) جوشانده مخصوص از بارهنگ و سپستان و قدومه و بهدانه که در سرماخوردگی برای نرم کردن اخلاط سینه و رفع سینه درد میخورند. شربتی از جوشانده بهدانه و بارتنگ و قدامه و سپستان نرم کردن اخلاط سینه را.

فرهنگ فارسی

( اسم ) چهار تخم
جوشاند. مخصوص از بار هنگ و سپستان و قدومه و بهدانه که در سرماخوردگی برای نرم کردن اخلاط سینه و رفع سینه درد میخورند . شربتی از جوشاند. بهدانه و بارتنگ و قدامه و سپستان نرم کردن اخلاط سینه را .

پیشنهاد کاربران

بپرس