پاسخ به جدیری بیسواد
۱. فردوسی و مولوی هردو زبان خود را فارسی دانسته و آن را بزرگ میداشته اند، دری هیچ چیز جز گویشی استاندارد از فارسی نیست.
۲. ایران و فارس شاهنامه جدا هستند چون فردوسی برای محمود غزنوی شاهنامه را سروده! محمود بر منطقه خراسان/افغانستان حاکم بوده ولی زمان سرایش شاهنامه فارس بیرون از قلمرو او و در پایش دولت عباسی بود.
... [مشاهده متن کامل]
۳. ملو در همه گویش نایینی، یزدی، اردکانی و. . . به معنی گربه است و چادرملو به معنی خیمه گربه ها و نام منطقه ای است که معدن آهن چادرملو در ان فعال است.
۴. استان یزد مطلقا ترک زبان بومی ندارد.
۵. ترک آباد یزد همان اندازه ترک دارد که پارس آباد اردبیل فارسی زبان دارد ( هیچ!!! )
۶. تو گفتی حتی استخوان گربه هم اینجا یافت نشده عجب سوتی مسخره ای! استان یزد میزبان چهار گونه گربه سان بسیار نمادین ایران یعنی یوزپلنگ آسیایی پلنگ ایرانی سیاهگوش ایرانی و گربه شنی است
۱. فردوسی و مولوی هردو زبان خود را فارسی دانسته و آن را بزرگ میداشته اند، دری هیچ چیز جز گویشی استاندارد از فارسی نیست.
۲. ایران و فارس شاهنامه جدا هستند چون فردوسی برای محمود غزنوی شاهنامه را سروده! محمود بر منطقه خراسان/افغانستان حاکم بوده ولی زمان سرایش شاهنامه فارس بیرون از قلمرو او و در پایش دولت عباسی بود.
... [مشاهده متن کامل]
۳. ملو در همه گویش نایینی، یزدی، اردکانی و. . . به معنی گربه است و چادرملو به معنی خیمه گربه ها و نام منطقه ای است که معدن آهن چادرملو در ان فعال است.
۴. استان یزد مطلقا ترک زبان بومی ندارد.
۵. ترک آباد یزد همان اندازه ترک دارد که پارس آباد اردبیل فارسی زبان دارد ( هیچ!!! )
۶. تو گفتی حتی استخوان گربه هم اینجا یافت نشده عجب سوتی مسخره ای! استان یزد میزبان چهار گونه گربه سان بسیار نمادین ایران یعنی یوزپلنگ آسیایی پلنگ ایرانی سیاهگوش ایرانی و گربه شنی است
سیاهگوش ( سیاه= قره گوش= قولاخ ) اگر سیاهگوش یک واژه فارسی بود. باید بصورت گوش سیاه نوشته می شد. نه اینکه کلمه قره قولاخ را تحت الفظی معنا کنند و بگویند سیاه گوش عینا ترجمه های تحت الفظی ساری داغ شده زرد کوه
... [مشاهده متن کامل]
قره بولاغ شده سیه چشمه، آغ بولاغ شده سفید رود. قیرخ قیز شده چهل دختر، دوزلی چای شده نمک آب رود
یعنی رضاخان آنقدر برای تورکی ستیزی عجله داشت. که یادش رفته جای صفت و موصوف در فارسی برعکس صفت و موصوف در تورکی است. عزیز ژ در تورکی می شه ژ عزیز در فارسی
... [مشاهده متن کامل]
قره بولاغ شده سیه چشمه، آغ بولاغ شده سفید رود. قیرخ قیز شده چهل دختر، دوزلی چای شده نمک آب رود
یعنی رضاخان آنقدر برای تورکی ستیزی عجله داشت. که یادش رفته جای صفت و موصوف در فارسی برعکس صفت و موصوف در تورکی است. عزیز ژ در تورکی می شه ژ عزیز در فارسی
عجب
تو خوابم هم نمیدیدم یکی بیاد بگه یزد تورکستانه!
تورک آباد!
قارپوزآباد!
قره قولاخ!
اولا که قارپوز از خربزه فارسی میاد که یعنی خیار بزرگ
کمبزه و تربزه هم داریم تو فارسی
دومن
شما از خوده یزدی ها میخوای بگی یزد شناس تری؟
تو خوابم هم نمیدیدم یکی بیاد بگه یزد تورکستانه!
تورک آباد!
قارپوزآباد!
قره قولاخ!
اولا که قارپوز از خربزه فارسی میاد که یعنی خیار بزرگ
کمبزه و تربزه هم داریم تو فارسی
دومن
شما از خوده یزدی ها میخوای بگی یزد شناس تری؟
در ضمن
خور و خورشید یه شید باهم اختلاف دارن کلا!
شید یعنی روشنایی و پرتو
ما تو فارسی افزون بر خورشید مهشید هم داریم که یعنی آفتاب بعد تو میگی میان خور و خورشید رابطه ای نیست؟
لابد جفتشم ترکیه آره؟
خور و خورشید یه شید باهم اختلاف دارن کلا!
شید یعنی روشنایی و پرتو
ما تو فارسی افزون بر خورشید مهشید هم داریم که یعنی آفتاب بعد تو میگی میان خور و خورشید رابطه ای نیست؟
لابد جفتشم ترکیه آره؟
دارم میگم حتی یه ترک تو اون منطقه ها زندگی نمیکنه بعد تو میخوای اوضاع شهر و استان خودم رو برای خودم روشن کنی؟! وای خدا همینو کم داشتیم! یزد بیابون ماهم جزو آزربایجان کبیر شد!
در ضمن استان یزد میزبان نوع خاصی از گربه سانان به نام کاراکال یا سیاهگوش هست و منظور از گربه وحشی همینه.
... [مشاهده متن کامل]
تازه پلنگ و گربه شنی هم داریم تو استان یزد. در گذشته یوزپلنگ هم داشتیم که شوربختانه دارند از میان میروند .
تورک آباد!
عموجون من با ترک آبادی ها زندگی کردم یه نفرشون نه زبانش ترکیه نه تبار خودشو ترک میدونه همشون با زبان فارسی به لهجه یزدی با گویش میبدی سخن میگن
حتی نمیدونید ترک در شعر فارسی و کلا فارسی ۹۹درصد مواقع کنایه هست و هیچ بار قومی ای نداره.
مثل حافظ که حتی یک بیت ترکی نداره اما همیشه معشوقش رو ترک خطاب کرده.
در ضمن استان یزد میزبان نوع خاصی از گربه سانان به نام کاراکال یا سیاهگوش هست و منظور از گربه وحشی همینه.
... [مشاهده متن کامل]
تازه پلنگ و گربه شنی هم داریم تو استان یزد. در گذشته یوزپلنگ هم داشتیم که شوربختانه دارند از میان میروند .
تورک آباد!
عموجون من با ترک آبادی ها زندگی کردم یه نفرشون نه زبانش ترکیه نه تبار خودشو ترک میدونه همشون با زبان فارسی به لهجه یزدی با گویش میبدی سخن میگن
حتی نمیدونید ترک در شعر فارسی و کلا فارسی ۹۹درصد مواقع کنایه هست و هیچ بار قومی ای نداره.
مثل حافظ که حتی یک بیت ترکی نداره اما همیشه معشوقش رو ترک خطاب کرده.
چادرملو نام منطقه ای در استان یزد هست که به خاطر معدن آهنش شناخته شده
استان یزد جایی هست که حتی یک ترک ندارد
حداقل به شکل بومی ندارد
ریشه این واژه رو دوستان پایین تر نوشتن
شما پانترک ها رو یزد هم ادعا دارید؟
پناه بر خدا!
ترک شدم!
منطقشون میگه هرچی آخرش لو داره ترکیه!
استان یزد جایی هست که حتی یک ترک ندارد
حداقل به شکل بومی ندارد
ریشه این واژه رو دوستان پایین تر نوشتن
شما پانترک ها رو یزد هم ادعا دارید؟
پناه بر خدا!
ترک شدم!
منطقشون میگه هرچی آخرش لو داره ترکیه!
چادرملو ؟ یا چاد رام لو؟؟
( چاد رام لو ) چاد از فعل چاداماق ( ترک برداشتن، شکافتن ) چاتداماق ( شکافتن معدن، برای دست یابی به محتویات معدن )
رام مثل، رام شیر، رام هرمز ( رامهرمز ) ، رامسر، رامتین، رامبد، بهرام، شهرام، کهرام، بایرام، پارام ( روستایی در اهر ) ، مهرام، . . . . . . .
... [مشاهده متن کامل]
لو و لی علامت نسبیت در زبان تورکی است. مثل اینانلو، آیدینلو، قره قویونلو، آغ قویونلو
لی مثل تبریزلی، تهرانلی، گنجه لی ( نظامی گنجوی ) ، پنجه لی ( پنجعلی صحیح نیست ) ، سبزه لی ( سبزه زار، سبزعلی صحیح نیست ) ، تپه لی باغ، سلقه لی خانیم، شیره علی خورما ( شیرعلی صحیح نیست ) . . . .
( چاد رام لو ) چاد از فعل چاداماق ( ترک برداشتن، شکافتن ) چاتداماق ( شکافتن معدن، برای دست یابی به محتویات معدن )
رام مثل، رام شیر، رام هرمز ( رامهرمز ) ، رامسر، رامتین، رامبد، بهرام، شهرام، کهرام، بایرام، پارام ( روستایی در اهر ) ، مهرام، . . . . . . .
... [مشاهده متن کامل]
لو و لی علامت نسبیت در زبان تورکی است. مثل اینانلو، آیدینلو، قره قویونلو، آغ قویونلو
لی مثل تبریزلی، تهرانلی، گنجه لی ( نظامی گنجوی ) ، پنجه لی ( پنجعلی صحیح نیست ) ، سبزه لی ( سبزه زار، سبزعلی صحیح نیست ) ، تپه لی باغ، سلقه لی خانیم، شیره علی خورما ( شیرعلی صحیح نیست ) . . . .
چادرملو ( چاد رام لو ) چاد از فعل چاداماق ( ترک برداشتن، شکافتن ) چاتداماق ( شکافتن معدن، برای دست یابی به محتویات معدن )
رام مثل بهرام، شهرام، کهرام، بایرام، پارام ، . . . . . . .
لو و لی علامت نسبیت در زبان تورکی است. مثل اینانلو، آیدینلو، قره قویونلو، آغ قویونلو
... [مشاهده متن کامل]
لی مثل تبریزلی، تهرانلی، گنجه لی ( نظامی گنجوی ) ، پنجه لی ( پنجعلی ) ، سبزه لی ( سبزعلی )
رام مثل بهرام، شهرام، کهرام، بایرام، پارام ، . . . . . . .
لو و لی علامت نسبیت در زبان تورکی است. مثل اینانلو، آیدینلو، قره قویونلو، آغ قویونلو
... [مشاهده متن کامل]
لی مثل تبریزلی، تهرانلی، گنجه لی ( نظامی گنجوی ) ، پنجه لی ( پنجعلی ) ، سبزه لی ( سبزعلی )
چاه دره ملون بوده که به مرور زمان شده چادرملو، ملون هم به معنی گربه وحشی هست دره گربه وحشی
سلام، معنی چادر ملو چیه؟ممنون
چادرملو بزرگ ترین معدنی هست که اونجا هست ولی هیچ خانه ای برای سکونت نساخته چادر ملو خودش یک شهر به حساب میاد اگر یه شهرکی درست کنن هم برای کارگرا خوبه هم برای خودشان
معدن سنگ آهن چادرملو در قلب کویر مرکزی ایران، در حاشیه جنوبی نمک زار ساغند به فاصله 170 کیلومتری شرق اردکان قرار گرفته است. چادرملو به واسطه موقعیت جغرافیایی کویری دارای آب و هوای خشک و سرد در زمستان و گرم در تابستان می باشد. میزان سرما در شب های زمستان گاه تا 16 درجه زیر صفر م یرسد و گرمای هوا در تابستان تا 45 درجه بالا می رود. سرعت باد تا 90 کیلومتر در ساعت هم رسیده است که باعث طوفان های شن می گردد.
... [مشاهده متن کامل]
کارخانه احیای فولاد چادرملو در مجموعه گندله سازی ( 25 کیلومتری غرب اردکان ) قرار دارد.
میدان چادرملو، میدان ورودی شهر از سمت نایین به اردکان می باشد که بزرگ ترین میدان شهر اردکان می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
کارخانه احیای فولاد چادرملو در مجموعه گندله سازی ( 25 کیلومتری غرب اردکان ) قرار دارد.
میدان چادرملو، میدان ورودی شهر از سمت نایین به اردکان می باشد که بزرگ ترین میدان شهر اردکان می باشد.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)