لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
پر حرفی کردن، چاخان کردن، از راه بدر بردن
تظاهر به صمیمیت کردن، چاخان کردن
چاخان کردن، بخور دادن، تبخیر کردن یا شدن
چاخان کردن، بخور دادن، تبخیر کردن یا شدن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
تعریف و تمجید کردن
چا خان کردن : [ عامیانه ، اصطلاح] دروغگوئی کردن .