چاتمه
/CAtme/
لغت نامه دهخدا
- چاتمه قراول ؛ قراول مواظب چاتمه.
- چاتمه گذاشتن ؛ انجام دادن عمل چاتمه.
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
* چاتمه زدن: (مصدر متعدی ) (نظامی )
۱. چیدن تفنگ ها به شکل چاتمه.
۲. (مصدر لازم ) توقف عده ای قراول در یک محل.
گویش مازنی
دانشنامه آزاد فارسی
چاتْمِه
در اصطلاح نظامیگری به چند معنا به کار رفته است: ۱. نحوۀ قرارگرفتن چند تفنگ بر روی زمین، چنان که قنداق آن ها، با فاصله، روی زمین باشد و سر آن ها را به هم تکیه دهند تا به حالت مخروطی درآید. چاتمه، در این معنا، با اصطلاحات چاتمه فنگ و چاتمه زدن برابر است؛ ۲. جایی که تفنگ ها را روی آن به ردیف می گذارند؛ ۳. یک واحد نگهبانی مرکب از سه سرباز.
در اصطلاح نظامیگری به چند معنا به کار رفته است: ۱. نحوۀ قرارگرفتن چند تفنگ بر روی زمین، چنان که قنداق آن ها، با فاصله، روی زمین باشد و سر آن ها را به هم تکیه دهند تا به حالت مخروطی درآید. چاتمه، در این معنا، با اصطلاحات چاتمه فنگ و چاتمه زدن برابر است؛ ۲. جایی که تفنگ ها را روی آن به ردیف می گذارند؛ ۳. یک واحد نگهبانی مرکب از سه سرباز.
wikijoo: چاتمه
پیشنهاد کاربران
نوعی نشستن در طوفان ریزگرد ها یاطوفان شن وماسه یاطوفان یخچه و زمهریر با یک پتو و یا جاجیم های پشمی بصورت سه پایه ای چنان چهار گوشه رو پوش جان پناه باید گرفته شود که طوفان ریزگرد هاو یا کولاک برف و بوران
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
نه باران وزش برف توسط باد را بوران میگویند یعنی ترکیبی از باد و بارش زمهریر تا جان سه نفر حفظ شود و نفس همدیگر هم گرمی زا باشد
مللار یا چاتمه به سه تکه چوب گفته میشود که در حالت سه پایه یک طرف آن ها به هم و طرف دیگر بر روی زمین قرار دارد برای تهیه دوغ در عشایر از آن استفاده می شود
در پهلوی " چیتک " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
چیتک فنگ = چاتمه فنگ
چیتک فنگ = چاتمه فنگ