چابک روی. [ ب ُ رَ ] ( حامص مرکب )چابک رفتاری. تندروی. چالاکی در راه رفتن : به چابک روی پیکرش دیوزاد به گردندگی کنیتش دیو باد.
نظامی ( شرفنامه ).
که چون خسرو از تخت کیخسروی سوی لشکر آمد به چابک روی.
نظامی ( شرفنامه ).
فرهنگ فارسی
چابک رفتاری . تندروی . چالاکی در راه رفتن .
پیشنهاد کاربران
چست و چالاک رفتن سریع السیر رفتن تندروی کردن که چون خسرو از تخت کیخسروی سوی لشگر آمد به چابک روی ✏ نظامی به چابک روی پیکرش دیوزاد به گردندگی کُنیَتش دیوباد ✏ �نظامی�