چابک روی. [ ب ُ رَ ] ( حامص مرکب )چابک رفتاری. تندروی. چالاکی در راه رفتن : به چابک روی پیکرش دیوزادبه گردندگی کنیتش دیو باد.نظامی ( شرفنامه ).که چون خسرو از تخت کیخسروی سوی لشکر آمد به چابک روی.نظامی ( شرفنامه ).