چائیدن. [ دَ ] ( مص ) سرما خوردن. زکام کردن. || سرد شدن. سخت سرد شدن چنانکه چیز در مجاورت یخ و برف. چائیدن میوه و جز آن در یخ ؛ نهایت سرد شدن.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ( چایید چاید خواهد چایید-- چاییده چایش چایمان ) سرما خوردن ناخوش شدن بسبب سرما خوردگی . سرما خوردن . زکام کردن . یا سرد شدن . سخت سرد شدن چنانکه چیز در مجاورت یخ و برف چائیدن میوه و جز آن در یخ نهایت سرد شدن .