پیگو
لغت نامه دهخدا
پیگو. ( اِ ) قسمی جواهر. ( غیاث ). نوعی آبگینه که در ملک پیگو سازند و سبزرنگ باشد مانند زمرد. ( آنندراج ). رجوع به «پیکو» و شاهدی که از ناصرخسرو آورده شده است شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- نوعی آبگینه که در پیگو سازند و سبز رنگ باشد مانند زمرد. ۲- قسمی لعل : تو پیگویی از آن باشد مقام لعل در پیگو تو ویرانی از آن آمد مقام گنج در ویران . ( ناصر خسرو )
ملکی است بجانب زیر آباد
فرهنگ عمید
۲. نوعی لعل.
پیشنهاد کاربران
پیگیری گفتمان
پیگیری درخواست
پیگیری درخواست