پیکان ریز. [ پ َ/پ ِ ] ( نف مرکب ) ریزنده پیکان. تیرزن : غمزه پیکان ریز و عاشق محو او مائل بقتل صید ناپیدا و هر سو تیرباران دیده اند.حسین ثنائی.
( صفت ) ریزند. پیکان تیر زن : غمزه پیکان ریز و عاشق محو او مایل بقتل صید ناپیدا و هر سو تیر باران دیده اند. ( حسین ثنائی )