پیچیدن صدا


معنی انگلیسی:
echo, resonate, ring

پیشنهاد کاربران

پیچیدن صدا: [ اصطلاح در تداول عامه ] ( مص مرکب ) انعکاس صدا در محوطه ای یا جایگاهی چنانکه بر اثر انعکاس آواز قوی شود :مثل اطاق یا خانه خالی یا در حمام .
( ( صدای دو جفت کفش پیچید توی خانه خالی . نور ظهر از لای پرده های آفتابگیر ها موزاییک های خاکستری را هاشور می زد. ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 16. ) )

بپرس