پیچوندن

پیشنهاد کاربران

get away with something
Munro never lets you get away with a facile, one - dimensional take
پیچوندن یه مکان مثل مدرسه
Play truant
Be truant
Play hooky
Skip somewhere
Ditch sb پیچوندن کسی
دزدیدن - بلندکردن - برداشتن بدون گفتن - ملا کردن - چسب داشتن دست - بالا کشیدن وپس ندادن
بهانه آوردن , بهانه آوردن برای انجام ندادن کاری، بهانه آوردن برای نیامدن سر قرار
در ابتدا قول به انجام کاری دادن ولی به بهانه ا ی واهی کار را انجام ندادن در زمان تعیین شده آن

بپرس