پیچاننده

لغت نامه دهخدا

پیچاننده. [ ن َن ْ دَ / دِ ] ( نف ) که پیچاند. آنکه پیچاند. خماننده. گرداننده. بپیچ و تاب دارنده.

فرهنگ فارسی

( اسم ) آنکه بپیچاندخمانندهگرداننده به پیچ و تاب دارنده .

فرهنگ عمید

پیچ دهنده، کسی که چیزی را در جایی بپیچاند.

واژه نامه بختیاریکا

پیجنا؛ لورنا؛ جَرنا؛ لفنا؛ پیتا

پیشنهاد کاربران

بپرس