دیکشنری
مترجم
بپرس
پیچ برداشتن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پیچ برداشتن. [ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) تاب خوردن. تاب دیدن. خمیدن. دارای خمیدگی شدن.
فرهنگ فارسی
( مصدر )تاب خوردن تاب دیدن خمیدن : [ پای من پیچ برداشت .]
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها